لهجه شیرازی ۲

لهجه شیرازی

 

 

فهرست مندرجات

[نهفتن]

 لهجه شیرازی

لهجه شیرازی یکی از لهجه‌های زبان فارسی است. از زمان تشکیل شیراز بزرگ لهجه شیرازی به سه گونه تقسیم شد.

 لهجه‌های شیرازی

۱-شیرازی میانه ۲-شیرازی پودنکی ۳-شیرازی قصردشتی


 تاریخچه لهجه‌های شیرازی

از زمان آل بویه تا دوره قاجار فقط یک گونه لهجه شیرازی وجود داشته. که همکنون به نام شیرازی اصیل می‌شناسندش. در شیراز به شیرازی میانه می‌گویند شیرازی، به شیرازی پودنکی می‌گویند شیرازی غلیظ و به شیرازیقصردشتی می‌گویند شیرازی شهری.

با اینکه تمامی لهجه‌های شیرازی از یک لهجه یعنی لهجه اصیل سرچشمه می‌گیرند. اما اصلاحاتی که در لهجه‌های منشعب وجود دارد گاها باعث می‌شود که این تصور حاصل شود که این لهجه از ریشه با هم متفاوتند.

 علت تفاوت لهجه‌های شیرازی

علت اصلی این تفاوت بر می‌گردد به ساختار جمعیتی شیراز. در شیرازی عامیانه به علت اینکه ارتباط با دیگر نقاط بیشتر بوده. خیلی از واژه‌های انگلیسی یا عربی به آن وارد شده. مثلاً ببه. به معنی عزیزم. فرزندم. جیگر از واژه Baby گرفته شده‌است. یا سی به معنای ببین. See اما برعکس به علت مهاجرت عده‌ای از کلواری‌ها به پودنک. کسانی که خود را ارادتمند کلوار نبی یکی از پیامبران ایران باستان و فرزندان حاج الیاس می‌دانند. و تنها کسانی هم هستند که هم اکنون در ایران به همان زبان اصیل فارسی - زبان به کاربرده شده در شاهنامه - صحبت می‌کنند. باعث شده تا در لهجه شیرازی پودنکی واژه غریبی وجود نداشته باشد.

در لهجه شیرازی قصردشتی به علت بسته بودن منطقه و عدم وجود روابط و مهاجرت. واژه‌های جدیدی تولید شده. که هیچ ریشه‌ای در جایی ندارند. که بسیاری از آن واژه‌ها این روزها رونق کوچه و بازار شیراز است.

 نقش عرفا و فلاسفه در لهجه شیرازی

نقش حافظ. سعدی در لهجه شیرازی پودنکی بسیار مشهود است. نقش ملاصدرا در تمامی لهجه‌های شیرازی بسیار مشهود است.

قربان وجودت اصطلاحی است که در تمامی لهجه‌های شیرازی استفاده می‌شود. بیانگر جا افتادگی فلسفه وجودی ملاصدرا در شیراز بزرگ است. یا در جایی نقش عرفائی مثل عبدالله خفیف یا خیلی از عرفای شیرازی در لهجه شیرازیمیانه مشهود است.

مهمترین ویژگی لهجه شیرازی اضافه کردن "و" بدنبال نام هاست که به عنوان حرف تعریف (معرفه) بکار می رود و نقش آن همانند the در زبان انگلیسی و "الـ " در زبان عربی است.مانند :"کتابو " به معنی کتابی که می شناسیم و یا "دخترو " به معنی دختری که می شناسیم.به همین دلیل برای اشیا یا اشخاص واحد این موضوع کاربرد ندارد؛ چنانکه اصطلاح "حافظو" یا "سعدیو" یا "فلکه گازو " -که برخی به مزاح مطرح می کنند- را شیرازیان هیچگاه به کار نمی برند.البته استثنئاتی نیز در این خصوص وجود دارد، همانند "سمنو" که در شیراز بویژه در میان افراد مسن و سالمند ، " سمنی " تلفظ می شود.


 تفاوت‌ها در لهجه‌های مختلف شیرازی

تفاوت اصطلاحات در لهجه‌های مختلف شیرازی :

 جمله پرسشی

جمله- برای چه چیزی ؟

شیرازی میانه: بری چی چی ؟

شیرازی پودنکی : سی چی چی ؟

شیرازی قصردشتی:واسهٔ چی ؟ شیرازی میرزایی‌ها:کاکا واسه چیو؟

 کلمه

کلمه - ببین.

عمومی: بیبین

میانه : سیکو

پودنکی : هیکو -یا- هِکو

قصردشتی: نیگا

 جمله

نوع بیان یک جمله عادی :

جمله - خودش آمد و به من گفت دوستت دارم.

میانه : خودش اومد بم گف دوست دارم.

پودنکی : خودیش اوم-ِ امو گو دوست داروم.

قصردشتی: خودیش اومد از من گفت دوست دارم.

 جمله اشاره‌ای

نوع بیان یک جمله اشاره‌ای :

جمله - نانوایی کجاست ؟ (یا نانواییها کجایند؟)

میانه: نونوُیی کجان ؟

پودنکی : ای لت او لت نون وی مون وی کجونه ؟

قصردشتی: ای ورا نون وُیی کجان ؟


نوع بیان یک جمله اشاره‌ای :

جمله-میگویم

میانه: میگما

 فعل

نوع بیان فعل :

فعل : بود.هست. رفت

میانه : بود. هِس. رفت

پودنکی : بود.هِ.رِ

قصردشتی: بود.هَس.رفت

 تخفیف زبانی

تخفیف زبانی :

جمله :آمد و به من داد و رفت.

میانه :اومدبه من داد و رفت.

پودنکی :اُمِ نُ رِ.

قصردشتی:اومد بهم داد و رف.